امروزه همه‌ی دوستان و دشمنان، علاقه‌مند و كینه‌توز، متحیراند و می‌اندیشند و می‌پرسند كه جوانان اخوانی كجا هستند؟ به چه كار های مشغولند؟ و چگونه ایشان را شناسایی كنیم؟ بعد از تحقیق و موشکافی و جمع‌آوری دلایل، در مورد جوانان اخوان به این نتایج اساسی و مهم دست‌یافته و در می‌یابیم كه آنان: 

شب و روز را به منظور محو بیسوادی و رشد علم و دانش در تمام اطراف و اكناف عالم اسلامی سپری می‌كنند.

اسلام را كه دین میانه و معتدل است، در خلال حلقات درسی بین همه‌ی دانش‌آموزان و دانشجویان نشر می‌كنند.

در کارگاه‌های آموزش سیاسی و فرهنگی شركت نموده، كنفرانسها و سمینارهای علمی را مشارکت می‌كنند، مسابقات علمی- فرهنگی را راه اندازی كرده و كتابخانه‌ها و مراكز خدمات انسانی را تأسیس می‌نمایند تا شخصیت‌های فرهنگی و موفقی را به جامعه تقدیم كنند.

در خدمات رضاكارانه برای نظافت و زیبایی و غرس درختان در روستاها و شهرشان سهم فعال دارند.

مسابقات ورزشی را برای خوردگان و بزرگان در میدانهای ورزشی هماهنگ می‌كنند.

سفرهای تربیتی- فرهنگی  را راه‌اندازی می كنند تا جرأت روحی و فرهنگی جوانان افزایش یابد.

در حل مشكلات همشهریهایشان بی‌نهایت تلاش می‌ورزند.

مساجد را پر می سازند و در حالت ركوع، سجده، روزه‌داری و تلاوت قرآن كریم قرار دارند كه راهبان شب و چابک‌سواران روزاند.

وقت خود را صرف گفتگوهای بیهوده رسانه‌ای نمی‌كنند، به انتظار شبكه‌های ماهواره‌ای نمی‌نشینند، ایشان پرهیزگاران مخفی‌اند، هدفشان رضای الله متعال و ورود به بهشت است؛ لهذا عمل پنهانی را از عمل آشكار بیشتر دوست دارند، وقتی به آنان وظیفه‌ی سپرده شود، می‌بینی كه با تمام جدیت و تلاش آن كار را پیگیری می‌كنند.

 وقت بیكاری ندارند كه به بحث و مباحثه‌های بی‌فایده و پرسشهای زیاد بی‌هدف ضایع سازند، بلكه خود را به کارهای حقیقی و حق مشغول می‌سازند تا به طرف باطل نلغزند، اولین مبارزه علیه نفسهایشان است كه اگر در این پیكار پیروز شوند،‌ علیه دشمنان بیرونی به راحتی پیروز می‌گردند.

بر عهد و پیمانشان ثابتند و هیچگاه از بیعتشان سرپیچی نمی‌كنند، خود را به همراهی آنانی  كه پروردگار را در بامداد و شامگاه یاد می‌كنند، ملزم می‌دانند؛ اگر صف جماعتشان كج شود به بهترین صورت راستش می‌نمایند.

محبت و دوستی به خاطر خداوند و برادری راستین، ایشان را گردهم جمع نموده كه اگر یكیشان به اسكندریه عطسه زند، برادرش در اسوان یرحمك الله می‌گوید، به بزرگان احترام گذاشته‌ و با كودكان مهربانند و حقوق علماء و مربیانشان را خوب ادا می‌کنند.

به مسؤولانشان اعتماد دارند و در معروف از آنان اطاعت می‌كنند.

از شهرت‌طلبی بیزارند، به منصبها به دید تکلیف و ادای وظیفه‌ می‌نگرند نه امتیاز، ریاست نزدشان حسرت و پیشیمانی است و كسی را كه به منصب حریص باشد، انتخاب نمی‌نمایند.

از اختلاف، جدل، كبر و تعصب متنفرند، هر یك از ایشان می‌گوید: نظر و دیدگاه من درست است و احتمال خطا در آن هست و دیدگاه مقابل خطا است و احتمال صحیح بودن را نیز دارد.

دیدگاهشان را مطابق ادبیاتی كه تربیت شده‌اند، به آزادی كامل بیان می‌دارند و نظریات یكدیگر را به راحتی می‌شنوند تا در روشنایی بحث شورایی به نتیجه‌ی مطلوب برسند.